در کتاب آشتی با خدا نوشته کسی خرش را گم کرده بود و ساعتها به دنبال خرش گشت و پیدایش کرد با دوستش میرفت که گفت بگذار داخل این کوچه بگردم ببینم خرم اینجا هست یا نه،دوستش گفت قرار بود بگردی خرت را پیدا کنی نه اینکه دنبال خر گشتن زندگی تو شود.
من تو اکثر مواقع فراموش میکنم اهدافم رو.به طور مثال وبلاگ مینویسم برای ثبت موفقیتهام،برای ترک عادتهام،برای ایجاد زندگی بهتر و مدتی بعد وبلاگ نویسی خودش به زندگی من تبدیل میشه.و مدام چکش میکنم.این بارزترین مثالش بود.
خود عزیزم باید تلاشت رو بیشتر کنی.همونطور که تو اون کلیپ دیدی قضیه از این قراره:از خدا صبر میخوای ،صبر رو دودستی بهت نمیده بلکه تو رو در موقعیتی قرار میده که صبر رو بیاموزی،از خدا شجاعت میخوای شجاعت رو مستقیما بهت نمیده بلکه در موقعیتی قرار میده که شجاع بودن رو یاد بگیری،از خدا رابطه خوب با خانوادت میخوای خدا برات فرصتی رو فراهم میکنه تا بتونی روابطت رو با خانوادت درست کنی.
چقدر امروز چیزای خوب یاد گرفتم:
کتاب صوتی ابری باشید ولی نبارید رو تموم کردم.آخرش ارزیابی از خودم انجام دادم با تستی که گفته بود.فک میکردم جزو انسانهای پرخاشگر به حساب بیام،در حالیکه جزو انسانهای نسبتا آرام بودم.فکر میکنم به قول میم من خودم رو زیادی دست کم گرفتم.یک بدبینی نسبت به خودم و اخلاقام دارم.البته من در محیط بیرون از خونه نسبتا آرام هم نه بلکه خیلی آرامم و متاسفانه کل خشم منفی و مثبتم رو با عزیزانم دارم.