صبح که بیدار شدم بدون صبحانه و فقط با یه فنجان چای شروع کردم به ساختن بولت ژورنال.حس خوبی بهم داد و امیدوارم که باعث پیشرفتم بشه.بعد ناهار شروع کردم به شستن ظرفایی که از دیروز جمع شده بود و بعد اجاق گاز رو که خیلی چرب و کثیف شده بود تمیز کردم و کل خونه رو جاروبرقی کشیدم و ماکارونی پختم.پیاز نداشتیم و میخواستم وقتی میم میاد بخره و سرخ کنم اما بر تنبلیم غلبه کردم و رفتم از سوپری سر خیابون خریدم و برگشتم.پیازم سرخ کردم و امیدوارم میم خوشش بیاد.گویا کارش طول کشیده و حتی ناهار نخورده.البته بهتر چون قصد لاغر شدن داره و این ماکارونی که من پختم انرژیش زیاده و ناهار نخوردنش جبران میشه.الان خونه تقریبا همه جاش بجز یکی از کشوها تمیز و مرتبه.خداروشکر که بعد از کلی کلنجار رفتن با خودم که ولش کن بعداً جارو میکشی اقدام کردم و آبجی فردا از کشیک بیاد خوشحال میشه.حدود بیست دقیقه هم ورزش کردم و الان خیلی خسته ام.میم هنوز حرکت نکرده و منم باید قبل رسیدنش دوش بگیرم و به خودم برسم.
خدایا شکرت که امروز بهم انگیزه و انرژی کارکردن دادی.